وقتی علت حکمِ رهبری را میدانیم و خودشان بدان تصریح کردهاند، همانگونه که در فقه گاه از فهم علت یا قواعد حاکم بر احکام، به احکامی جدید دست مییازیم، در اینجا نیز به سادگی در مییابیم که رهبری دوقطبی و اساساً آن فضا و مناسبات را نمیخواهند؛ چه از سوی احمدینژاد باشد چه غیر او. اساساً مسئلهی رهبری در اینجا فرد نیست؛ مسئله همان جریان هویتی است. آن جریان هویتی نباید به خطاهای گذشتهاش ادامه دهد.